برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

40 شغلی که باید اسم شان را به انگلیسی بلد باشید

شغل ها در انگلیسی همانند زبان فارسی اسامی گوناگون و متعددی دارند.در این درس می خواهم شما را با تمامی شغل هایی که روزانه با آنها سر و کار دارید آشنا کنم.

جدول اسامی شغل ها در زبان انگلیسی

نام شغل به فارسی تلفظ نام شغل به انگلیسی
کارمند دفتر آفیس ورکٍر Office worker
برنامه نویسی کامپیوتر کَم پیو تِر پروگرامِر Computer programmer
دامپزشک وتِرن ارینِ Veterinarian
فروشننده خیابانی استریت وِندُر Street vendor
کارگر کارخانه فکتوری وُرکِر Factory worker
معدن کار ماینِر Miner
معلم تی چِر Teacher
مشاور املاک ریل استیت ایجنت Real estate agent
باربر بِل بوی Bellboy
مسئول پمپ گاز گَس اِستِیشِن اَتِندِد Gas station attendant
گوینده اسپیکر Speaker
پیک دِلیوِری مَن Delivery man
قصاب بوچِر Butcher
دارو ساز فارمِ سیِست Pharmacist
مسئول پذیرش ری سِپ شِنست Receptionist
سیاستمدار پالیتیشِن Politician
راهنمای تور تور گاید Tour guide
کار آفرین آنترپی نَ Entrepreneur
رقصنده باله بَلی دَنسِر Ballet dancer
فضا نورد اَستر نوت Astronaut
قاضی جاج Judge
مامور گمرک کاستِم آفیسر Customs officer
وکیل لُیَ Lawyer
وکیل لُیَ Lawyer
راننده تاکسی تَکسی درایوِ Taxi driver
لوله کش پِلامَ Plumber
نوازنده میوزیشِن Musician
سرآشپز شِف Chef
نانوا بیکَ Baker
هنر مند آرتیست Artist
بازیگر/بازیگر زن اَکتِ/اَکتِرِس Actor/ Actress
آرایشگر هر دِرِسِر Hairdresser
راهب بی شب Bishop
عینک فروش آپ تی شن Optician
گل فروش فلوریست Florist
خیاط مردانه دوز تیلِر Tailor
خیاط زنانه دوز سیم استرس Seamstress
نویسنده رایتِر Writer
نویسنده آثِر author
سرایدار کِر تیکِر Caretaker
راننده اتوبوس باس درایور Bus driver
حسابدار اِکانتِنت Accountant
باغبان گاردِنِر gardener
آتش نشان فایر مَن fireman
روزنامه نگار جورنالیست journalist
پستچی پُست مَن postman
مهندس ان جی نی یِر engineer
پرستار نِرس nurse
طلا ساز گلد اسمیتس goldsmith
جدول اسامی شغل ها به زبان انلگیسی  

تمامی شغل هایی که درجدول بالا با تلفظ شان آشنا شدید در ویدیو زیر به صورت کامل معرفی شده اند. از این رو پیشنهاد می کنم قبل از مطالعه ادامه مطلب حتماً ویدیو را ببینید.

کارمند به فارسی

کارمند به انگلیسی
کارمند به انگلیسی

Office worker

I’m an office worker.

معنی: من کارمندم.

برنامه نویس به انگلیسی

برنامه نویس به انگلیسی
برنامه نویس به انگلیسی

Computer programmer

Mike found a challenging job as a computer programmer.

معنی: مایک شغل چالش بر انگیزی به نام برنامه نویس کامپیوتر پیدا کرده است.

دامپزشک به انگلیسی چی میشه؟

دامپزشک به انگلیسی
دامپزشک به انگلیسی

Veterinarian

She is a veterinarian, she is very kind to animals

معنی: او یک دامپزشک است،او با حیوانات بسیار مهربان است.

فروشنده خیابانی

فروشنده خیابانی
فروشنده خیابانی

Street vendor

Starting as a street vendor, he is now general manager of a trading corporation in Beijing.

معنی: او به عنوان یک فروشنده خیابانی شروع کرد و اکنون مدیر کل یک شرکت تجاری در پکن است.

کارگر کارخانه در انگلیسی

کارگر کارخانه به انگلیسی
کارگر کارخانه به انگلیسی

Factory worker

He did a lot to improve conditions for factory worker.

معنی: او کارهای زیادی برای بهبود شرایط کارگران کارخانه انجام داد.

معدنچی به انگلیسی چی میشه؟

معدنچی در انگلیسی
معدنچی در انگلیسی

Miner

He was a miner all his working life.

معنی: او در تمام زندگی کاری خود معدنچی بود.

اسامی شغل ها به زبان انگلیسی: معلم

معلم به انگلیسی
معلم به انگلیسی

Teacher

The teacher told the children to stop chattering in class.

معنی: معلم به بچه ها گفت حرف زدن سر کلاس را متوقف کنند.

مشاور املاک در زبان انگلیسی چی میشه؟

مشاور املاک به انگلیسی
مشاور املاک به انگلیسی

Real estate agent

The real estate agent showed them house after house, but they couldn’t find one they liked.

معنی: مشاور املاک خانه ها را یک به یک به آنها نشان داد،اما آنها نتوانستند یکی که دوست داشتند را پیدا کنند.

اسامی شغل ها به انگلیسی: پیش خدمت

پیش خدمت به انگلیسی
پیش خدمت به انگلیسی

Bellboy

The bellboy will lead you to your room.

معنی:پیشخدمت شما را به اتاق تان هدایت می کند.

مسئول پمپ بنزین

مسئول پمپ بنزین
مسئول پمپ بنزین

Gas station attendant

The gas station attendant warns them to service the car soon.

معنی: مسئول پمپ گاز به آنها هشدار داد هر چه زود تر ماشین شان را سرویس کنند.

سخنران یا گوینده با انگلیسی چی میشه؟

سخنران در انگلیسی
سخنران در انگلیسی

Speaker

The students assailed the speaker with questions.

معنی: دانش آموزان با سوالات شان به سخنران حمله کردند.

پیک

پیک به انگلیسی
پیک به انگلیسی

Delivery man

I did not want to appear like a delivery man.

معنی: من نمی خوام مثل یک پیک ظاهر بشم.

اسامی شغل ها در زبان انگلیسی: قصاب

قصاب در انگلیسی
قصاب در انگلیسی

Butcher

The butcher prepared a rack of pork.

معنی:قصاب قفسه گوشت خوک را آماده کرد.

دارو ساز

دارو ساز
دارو ساز

Pharmacist

The pharmacist will make up your prescription.

دارو ساز نسخه شما را تهیه خواهد کرد.

Receptionist

مسئول پذیرش

مسئول پذیرش در انگلیسی
مسئول پذیرش در انگلیسی

receptionist

He is a receptionist in a hotel.

معنی: او مسئول پذیرش در یک هتل است.

سیاست مدار به انگلیسی

سیاست مدار در انگلیسی
سیاست مدار در انگلیسی

Politician

The politician gave an equivocal answer.

معنی: سیاست مدار پاسخی دو پهلو داد.

راهنمای تور در زبان انگلیسی

راهنمای تور به انگلیسی
راهنمای تور به انگلیسی

Tour guide

Tomorrow the tour guide will take us to tour Imperial Palace.

معنی: فردا راهنمای تور ما را به گردش کاخ امپراتوری می برد.

کارآفرین تو انگلیسی چی میشه؟

کار آفرین در انگلیسی
کار آفرین در انگلیسی

Entrepreneur

Being an entrepreneur is a way of fulfilling your creative potential.

معنی: کارآفرین بودن راهی برای تحقق پتانسیل خلاقانه شماست.

رقصنده باله

Ballet dancer

I wanted to be a ballet dancer when I was a child.

معنی: وقتی بچه بودم دوست داشتم رقصنده باله بشم.

فضانورد در زبان انگلیسی

فضا نورد در انگلیسی
فضا نورد در انگلیسی

astronaut

The rocket boosts the astronaut into space.

معنی: راکت فضا نورد را به فضا برد.

اسامی شغل ها به انگلیسی: قاضی

قاضی به انگلیسی
قاضی به انگلیسی

Judge

A good judge does not make arbitrary decisions.

معنی: یک قاضی خوب مستبدانه تصمیم نمی گیرد.

مامور گمرک در زبان انگلیسی

مامور گمرک
مامور گمرک

Customs officer

The customs officer inspected my passport suspiciously.

معنی: مامور گمرک پاسپورت مرا به طرز مشکوکی بازرسی کرد.

وکیل در انگلیسی

وکیل در انگلیسی
وکیل در انگلیسی

Lawyer

The lawyer culled important facts from the mass of evidence.

معنی: وکیل حقایق مهمی را از انبوه مدارک استخراج کرد.

صندوقدار

صندوقدار به انگلیسی
صندوقدار به انگلیسی

Cashier

I work at a book store as a cashier once a week.

معنی: من یک روز در هفته به عنوان صندوقدار در یک کتاب فروشی کار می کنم.

راننده تاکسی به انگلیسی

راننده تاکسی به انگلیسی
راننده تاکسی به انگلیسی

Taxi driver

The taxi driver picked up a fare outside the opera house.

معنی: راننده تاکسی کرایه را بیرون از سالن اپرا گرفت.

شما باید بدانید اصطلاحات رایج زبان انگلیسی کدام اند؟

کلمه لوله کش به انگلیسی را در جمله معرفی کنید؟

لوله کش در انگلیسی
لوله کش در انگلیسی

Plumber

We had to call a plumber to unblock the drains.

معنی: مجبور شدیم با لوله کش تماس بگیریم تا زهکشی ها را باز کند.

نوازنده

نوازنده
نوازنده

Musician

He had been a talented musician in his youth.

معنی: او در جوانی نوازنده با استعدادی بود.

سر آشپز به انگلیسی

سرآشپز
سرآشپز

Chef

The chef used an electric grinder in the kitchen.

معنی: سرآشپز در آشپزخانه از آسیاب برقی استفاده می کند.

نانوا در انگلیسی

نانوا در انگلیسی
نانوا در انگلیسی

Baker

The baker bakes his bread in the bakery.

معنی: نانوا نان هایش را در نانوایی می پذرد.

Artist

هنرمند

هنرمند در انگلیسی
هنرمند در انگلیسی

She wanted a famous artist to paint her picture.

معنی: او می خواست یک هنرمند معروف نقاشی اش را بکشد.

اسامی شغل ها به انگلیسی:بازیگر

Actor/ Actress

He won the best actor award.

معنی:او جایزه بهترین بازیگر را گرفت.

سلمانی(آرایشگر) به فارسی

Hairdresser

I’m going to change my hairdresser.

معنی: من می خوام آرایشگرم را تغییر بدهم.

اسقف

Bishop

The bishop blessed the new church.

معنی: اسقف کلیسای جدید را متبرک کرد.

بینایی سنج

Optician

The optician said I needed new glasses.

معنی: بینایی سنج گفت من به یک عینک جدید نیاز دارم.

گل فروش

Florist

The florist bunched the flowers up.

معنی: گل فروش گل ها را دسته بندی کرد.

معرفی ضروری برای احوال پرسی در زبان انگلیسی

خیاط به انگلیسی چی میشه؟

Tailor/ Seamstress

The tailor has cut my coat very well.

معنی: خیاط به خوبی کت مرا چاک داد.

نویسنده به انگلیسی

Writer/ author

The writer arranges a happy ending.

معنی: نویسنده پایان خوبی ترتیب داد.

سرایدار

Caretaker

The caretaker opens up the school every morning at seven.

معنی: سرایدار هر روز صبح ساعت 7 مدرسه را باز می کند.

اسامی شغل ها به انگلیسی: راننده اتوبوس

Bus driver

 I asked the bus driver to put me off at the station.

معنی: از راننده اتوبوس خواهش کردم مرا در ایستگاه پیاده کند.

حسابدار در انگلیسی

accountant

 He is going to be an accountant.

معنی: او می خواد حسابدار بشه.

کلام آخر

در این مقاله تلاش کردیم مهم ترین شغل ها در زبان انگلیسی را به شما معرفی کنیم.البته انگلیسی کلمات ضروری و مهم دیگری هم دارد  که معرفی شان در این مجال ممکن نبود، از این رو تلاش کردیم در قالب مقالات و نرم افزار های زیر به شما معرفی شان کنیم.